پناه می برم به*خدا*....
«ﭘﻨﺎﻩ » ؛ ﻣﯿﺒﺮﻡ « ﺑﻪ ﺧﺪﺍ » ،
ﺍﺯ ﻋـﯿﺒﯽ ﮐﻪ؛
« ﺍﻣﺮﻭﺯ » ﺩﺭ ﺧﻮﺩ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﻢ،
ﻭ
«ﭘﻨﺎﻩ » ؛ ﻣﯿﺒﺮﻡ « ﺑﻪ ﺧﺪﺍ » ،
ﺍﺯ ﻋـﯿﺒﯽ ﮐﻪ؛
« ﺍﻣﺮﻭﺯ » ﺩﺭ ﺧﻮﺩ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﻢ،
ﻭ
سلام اربابم….
چه خبر از کربلا…؟
چشمم که نه، ولی دلم هر روز و شب و هر لحظه آنجاست…
اصلا راستش را بگم….؟؟؟
یه زمانی کسی میرفت کربلا خیلی تو چشم بود…
ولی الان کسایی که جاموندن بیشتر تو چشمند…
یااباعبدالله(ع)….
پایم که جامانده….
دلم را میفرستم به زیارتت ارباب….
انگار که قسمت نیست….
چشمانم کربلایی شوند….
امسال هم دلم راهی کربلا میشود……..
ای رفیقان که سوی شهر حسین در سفرید
این دل غمزده و زار مرا هم ببرید
زیر یک پرچم و بیرق همگی سینه زدیم
شرط و انصاف نبوده که شما ها بپرید
فکر این مساله بدجور خرابم کرده
که چرا شاه کرامت دل من را نخرید
من شنیدم که در این خانه بد و خوب یکیست
ولی فهمیده ام انگار شما خوب ترید!
و ببالید به خود چون که رسیدید حرم
بین خوبان زمان از همه خوبان به سرید
به مقام علی اکبر که رسیدید مرا یاد کنید
لبيك ياحسين
التماس دعای فرج
گوش کن باز کسی بین دعا
گفت :حرم
ناامید ازهمه و از همه جا
گفت :حرم
توی آیینه سر و وضع خودش را تا دید
گله ای کرد از این حال و هوا
گفت :حرم
شاه را کرد تجسم و به پایش افتاد
مثل هر بار فقط باز گدا
گفت :حرم
او مریض است مریض غم بین الحرمین
شصت و نه بار به لب بهر شفا
گفت :حرم
و نمازی که به یاد حرمت میشکند
بس که در رکعت خود جای دعا
گفت :حرم
او همان است که پامنبری و سینه زن است
او همان است که در هروله ها
گفت :حرم
دل به دریا زده و بار سفر را بسته
با تعجب پدرش گفت کجا
گفت: حرم…..
یک سلام از راه دور….
یا رب الحسین بحق الحسین اشف صدر الحسین بظهور الحجه
کپی شده از نوشته های دوستان
سکوت کرده ای آقا بیا که دلتنگیم
اگر چه پای ولایت هنوز میلنگیم
سکوت کرده ای انگار خسته ای از ما
تو رو خدا نکند که گسسته ای از ما
سکوت تان پر از ناله های فریاد است
خدای من نکند این سکوت، بیداد است
دلم برای وطن شور میزند آقا
ز فتنه های حسن، شور میزند آقا
به زیر شعر سکوتت اگر چه بشکستیم
سه هفته ای است که دلتنگ نغمه ات هستیم
شهید آمده در شهر شهر کشورتان
و رمز اینکه بمانید پشت رهبرتان
امام خامنه ای جان من فدای شما
ببین که نوکرتان مانده است پای شما
بخاطر دل ما.. نه.. بخاطر این راز..
***کپی شده از گروه بانوان طلبه***