چند گاهی ست وقتی میگوییم......
* چندگاهیست وقتی میگویم :
«و فی کل الساعة»
دلم می سوزد که همه ساعاتم ازآن تو نیست.
* وقتی می گویم:
«ولیا و حافظا»
احساس می کنم که سرپرستم، امامم کنار من ایستاده و قطره های اشکم را به نظاره نشسته است.
* وقتی می گویم:
«و قائدا وناصرا»
به یاد پیروزی لشکرت، در میان گریه لبخند بر لبم نقش می بندد.
* وقتی می گویم:
«و دلیلا و عینا»
یقین دارم که تو راهنما و ناظر اعمال منی.
* وقتی می گویم:
«حتی تسکنه أرضک طوعا»
یقین دارم که روزی حکومت تو بر زمین گسترده می شود و همگی شاهد مدینه فاضله ات خواهیم بود.
* وقتی می گویم:
«و تمتعه فیها طویلا»
به حال آنانی که در زمان طولانی حکومت شیرین تو طعم عدالت را می چشند غبطه
می خورم و….
* چندگاهیست دعای فرج را چند بار می خوانم
تا هم با آمدن نامت دلم بلرزد،
هم اشکم بریزد،
هم در جست و جویت باشم،
هم سرپرستم باشی،
هم به حال مردمان عصر ظهور غبطه بخورم.
و هم احساس کنم خدا در نزدیکی من است
پس باز هم از ته دل مخلصانه بگوییم :
'’ اللهم عجل لولیک الفرج ‘’